لبخند تو خلاصه خوبیهاست
برده دل وجان من...
مرز ایران ونخجوان .پاییز 93
دلبرجانان من برده دل وجان من.
هرروز خوشتیپ تر ازدیروز.
17آذر 93پایانه مرزی.
این پسر خوشتیپ کیه؟
پاییز 93.مرز ایران ونخجوان
بیاد مادر.
30 آبان 1393 داستان غم انگیزی برای من شد .مادر ،واژه ای که هیچ جایگزینی برایش نمی توان تصور کرد .مادر ،واژ ه ای که حلقه اتصال من به تمام آنچه گذشته نام گرفته است بود ،آرام وبی صدا از بین ما پرکشید وما راتنها گذاشت . هیچ وقت نگاههای بی آلایش ومهربان مادرم را فراموش نخواهم کرد. باز تلخی 12 آبان 85 برای من تکرار شد .روزی که پدر م را از دست دادم.هنوز رفتن مادرم را باور نکرده ام .او رفت ، نجیب وبی صدا ومن در حسرت آخرین دیدار با او ماندم. امیدوارم فرزند دلبند من همیشه سایه مهربان مادر را با خود داشته باشد.
نویسنده :
مهدي
16:52